چهارشنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 20:39 توسط حسین | 

بی معنا ترین در عین حال با معنا ترین معنای جهان واسه یه افسرده ارتباطه! بی ارتباط خوشحاله و ناراحت. زمین و هوا رو میبینی ولی در نهایت از ساکت بودن خوشحالی و منتظر. 

وقتی میشه که تقریبا هر چیزی معناشو از دست میده، سنگ شدن رو احساس میکنی. شاید اگه سالی چهار بار بغض میکردی، تبدیل بشه به سالی یکبار!

اما نکته جالبش اینجاست. که تو از این وضعیت خوشحالی در نهایت.

برچسب ها :

ارتباط

یکشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 2:31 توسط حسین | 

از غرب تا جنوب سفر کردم و دائما در حال حرکت بودم.

همیشه در سفر حس عجیبی دارم که در اوج خوشی منو میکوبه زمین و میگه بس کن. خیلی مسخرست که الان خوشی.

اون حس مسخره میاد سراغت هر چند وقت...

در کل این سفر نهایت حرف زدن و گوش کردن رو تجربه کردم با دوستی که تمام هم رو میشناسیم.

لذت بخش بود و در عین حال سخت. هر وقت میخوای عقده گشایی کنی یه سری عقده جدید رو میشه.

خلاصه به تمام گره های زندگیم ناخونک زدم این هفته اخیر و تجربه های جالبی دوباره از سفر کسب کردم.

دستاورد جدیدم از خودم اینه که من یک افسرده ام و کاملا بهش واقف ام. همین که بدونی افسرده ای خودش کلیه!

برچسب ها :

سفر

مشخصات
وبلاگ شخصی و روزانه نویسی
حسین ام و 26 سالمه.