ارتباطم با خودم و جهان روزی چند هزار بار connect و disconnect میشه! سردرگمی عجیبیه
روزای عجیبیه، نمیدونم چطوری میگذره. یه روزایی بود دوست داشتم بزنم جلو و امروز رو ببینم. اما شاید بعضی وقتا ثبات و روزمرگی اون همه هم خوب نباشه چون زندگی رو تکراری میکنه و زود از همه چی خسته میشی.
دوباره میخوام توی ذهنم فانتزی بازی کنم. مثلا الان دارم به صدای آب گوش میکنم که از زیر درخت گردو یا سیب داره رد میشه و منم اون زیر ترجیحا با زینب نشستیم و داریم مسخره بازی در میاریم. یا وسط یه مسافرت طولانی بدون دغدغه و فکر و خیال دارم از همه چیز لذت میبرم. چقدر دور از دسترس شده این فانتزی های معمولی برای ما.
پ.ن : دارم سیستم پاداش طراحی میکنم ( سیستم پاداش شرطی در قبال انجام کارهای زندگیم که اگه انجام بدم شون در قبالش امتیاز به خودم میدم و اینجوری کلی از گره های مغزی با تکنیک پاداش ممکنه از بین بره)
وقتی هم مشاوره خوندی و هم برنامه نویسی🤣