روزی که تو مغازه ی آقای لطفی که متاسفانه الان تغییر کاربری داده،دستم رو گذاشتم روت و با اطمینان انتخابت کردم.میدونستم قراره خیلی وقتم رو بگیری ولی انتظار نداشتم انقدر خوب باشی.همه به قد و قوارت نگاه میکردن و فکر میکردن یه جوجه لبتاب ضعیفی،اما خدا میدونه با هزارتا آزمایشی که روت انجام دادم الان اثبات میکنم بهترینی.وقتی روی اون پردازنده ی اتمی کوچولوت فتوشاپو نصب کردم آخ نگفتی،ولی بازم کسی باور نمیکرد به اندازه ی یه لبتاب واسه خودت حرفی واسه گفتن داری.منم تسلیم نشدم و بهت اعتماد کردم و سری دوم pes13 رو نصب کردم،بازم آخ نگفتی.عوضش الان همه چشمشون رو توعه،به هرکی نشونت میدم دلش میخواد یکی بخره،از بس که خوب و بهترینی.
دلنوشته با لبتاب کوچولوم و البته نصف زندگیم:)

