پنجشنبه دوازدهم مهر ۱۴۰۳ ساعت 22:7 توسط حسین | 

به قول هیچکس این روزا شدیدا با خودم درگیر و دست به گریبونم. حواسم پرته ولی نمیدونم به چی. مغزم شلوغه ولی نمیدونم کجا داره سیر میکنه! دوباره نشستم کافه افشین منتظرم قهوه آسیاب شدمو تحویلم بده. همیشه کافه افشین نشستنی نوشتنم میاد. بوی قهوه داره مستم میکنه.

پ.ن: ادامه چه سخته! ولی چه میشه کرد؟! صداهای تو سرم نمیشه قط! انگا چیزی که میخوام جلومه ولی بش دست نمیشه زد!

برچسب ها :

درگیر

مشخصات
وبلاگ شخصی و روزانه نویسی
حسین ام و 26 سالمه.